کوتاه از کشور

۱)چه بخوایم چه نخوایم بحث هدفمندی یارانه ها باید انجام میشد. اینکه از روزهای نخست اومدن قیمت ها رو بدون در نظر گرفتن ترند و جهت بازار تثبیت کردند و در راستای نیل به اهداف خاص از ابزار پوپولیسم کمک گرفتند اشتباه بود و شرایط ایجاب می کرد که این وضعیت اصلاح بشه.  

شاید شما هم از زمره افرادی هستید که تصور می کنید هدفمندی یارانه ها باعث سخت تر شدن وضعیت کشور میشه و البته از کسانی هستید که از چم و خم سیاست توی این کشور چندان اطلاعی نداره.

بعضی وعده سررسید قبضها رو میدن که همه چیز به هم می رسه و بعضی ها هم از اینکه مردم در دفاع از حقشون هیچ حرکتی نمی کنند متعجب و نگرانند. من فکر میکنم این دو نگاه منطبق بر وضعیت واقعی کشور ما نیست. این طرح به نفع بسیاری از مزدم کشور ما میشه. چزا؟ چون الگوی زندگی بسیاری از مزدم شهرهای کوچیک و روستاهای ما اونی نیست که ما برای زندگی انتخاب کردیم. طرف ماهی یه بار میره حموم و وسایل برقی چندانی ندازه: یخچال و تلویزیون و رادیو. ماشین ظرفشویی؟ خیر. پکیج و موتور خونه؟ نه. کولر گازی و اسپیلت ؟ نه معمولا .لباسشویی؟ کمی و ... مخصوصا اینکه این طرح به شدت به تعداد نفرات بستگی داره. یه لامپ برای ۱۰ نفر همونقدر نور میده که برای ۱ نفر. ۱۰ نفر روستایی ۱۰ برابر ۱ نفر خونواده متوسط شهری یارانه می گیرن. مجموع همه این شرایط داره این سیگنالو می فرسته که طرح هدفمندی یارانه ها پول رو از قشر متوسط جامعه و شهر نشین می گیره و به قشر پایین جامعه میده و به قشر بالای جامعه هیچ کاری نداره. من فکر نمی کنم یه قشر متوسط بی رمق و بی پول قادر باشه کار خاصی انجام بده و قشر پایین جامعه هم بالتبع احمق نیست شرایطی رو که به نفعشه از دست بده. من فکر می کنم شماهایی که از عکس العمل نشون ندادن مردم متعجبید توی بازی سیاست کودکی بیش نیستید.  

۲) یه هواپیمای مسافربری توی ارومیه سقوط می کنه. وزیر راه خوشحاله که تعداد کشته ها به دوهزار و سه هزار نفر نرسیده و سیاستمداراهای آمریکایی همچنان فروش هواپیما حتی مسافربری به ایران رو ممنوع کرده اند. مردم همیشه یه تیکه گوشت توی دستان سیاستمدارها هستند. گوشت قربونی. چقدر از این سیاست بدم میاد. 

۳) یادمه چند ماه پیش یه پست در مورد مدیری نوشتم به مذاق خیلی ها خوش نیومد. اون موقع شایع بود مدیری توی جلسه خاصی شرکت نکرده و پس چنین و چنان است. یه قهرمان مردمی. فیلم جدید مدیری دقیقا عکس نگاههای قبلی به اون بوده . حالا مدیری از دید مردم منفوره. من به مدیری کاری ندارم که توی همون پست تحلیلش کرده بودم. حکایت روشنفکران این کشور منو حیرون میذاره. خواننده های قدیمی وبلاگم شاید یادشون باشه. هنوز به بیسوادی تحصیلکرده ها معتقدم.

نظرات 3 + ارسال نظر
خنیاگرباد پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:41

تو هم که تند تند آپدیت می کنی... در مورد شماره 3 من اون موقع فقط بحثم بحث کپی رایت بود.یعنی اگه یادت باشه گفتم بحث فرد نیست. مردم باید یاد بگیرن به حقوق مولفین احترام بذارن حتی اگه شخصا اون آدم رو قبول نداشته باشن یا کار هنریشو نپسندن. اما در مورد این کار اخیرش من که خیلی هم خوشم اومد بالاخره یه روزی یکی باید کاریکاتور این لمپنایی که 24 ساعته دارن تبلیغ لمپنیسم می کنن رو نشون می داد. جدا بهتر از سریالای 90 قسمتیش در اومد...

من بیشتر از مردم و عکس العملشون نسبت به ماجراها حرف میزنم. فرمایش شما رو کامل قبول دارم. البته در صورت مولف بودن آقایون.

پاپیون پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:40 http://papyon.persianblog.ir

یادم میاد همون موقع توی وبلاگم نوشتم اینقدر سریال قهوه‌ی تلخ رو به مسائل مملکت مربوط نکنید! این فیلمش مال سال ۱۳۸۷ پیش‌تولیدش بوده ولی بعضی‌ها منو کوبوندن!
بفرمایید حالا مهران جون رو دریابید! :(

ببین. نفرات نباید خیلی مهم باشند

... پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:24

بنویس با سوادهای تحصیل نکرده....

مهم اینه که این نظام آموزشی خروجی ناکارامدی داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد