پارادوکس

در شگفتم از مردمانی که می خواهند خود را وقف و فدای غایتی بزرگتر از "انسان" به نام رب کنند ولی مفاهیم بزرگتر و عالیتری چون "جامعه بشری" را که می تواند میدانی برای آزمایش همه احساسات نیکو باشد نمی بینند و هماره به جدال و ستیز مشغولند....

نظرات 13 + ارسال نظر
سیمین یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:05

سلام
امیدوارم خوب باشی
این دلتنگیا واسه همه هست
منم خیلی وقتا اینطوری میشم
خوشحال میشم بتونم کاری برات انجام بدم
در پناه حق باشی

تو خیلی خوبی

دختر نارنج و ترنج یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 15:47 http://toranjbanoo.com/

غافل از اون که توی نهاد هر کدوم از افراد اون جامعه ی بشری خدایی هست لایق احترام.......

از نظر من هر کدوم از اون افراد بخشی از خدا هستند

خنیاگرباد یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 17:06

هی هی هی!

این یعنی چه خنیاگر باد ؟

خارپشت یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 23:19

دلسرد می شوند اینگونه. شاید... دلشان می خواهند به جایی چنگ بزنند. در تقلا برای چیزی باشند که همیشه می دانند جواب تمام آن احساس های نیکویشان بدی نیست. که اگر جوابی هم نشوند دست کم تلخی و بدی هم نمی بینینند.
این زیاد هم علامت سوال نیست. شاید... برای مقدس ترین بودن فکرشان بهتر از بودن برای یک مشت مثل خودشان است. و این شایدها هم زیاد می تواند باشد کمانگیر...!جامعه بشری، جامعه خیلی خوبی هم نیست که آدم بخواهد تمام نیکویی های وجودش را آنجا امتحان کند. و این نه یک تصدیق و تائید است نه تکذیب و مخالفت...
سلام راستی...!

سلام . آدمهای بی عرضه ای که دوست دارند ناتوانی و ترس خود را با چنگ زدن به جایی پنهان کنند. یه مشت مثل خودشان؟! مگر همگی ذرات آفرینش نیستیم و مگر مجموع همه ما نیست که کائنات و خدا را میسازد ؟ جامعه بشری اولین مفهوم بزرگتر از مفهوم انسان و مفهومی واقعی(!) است . کسانی که نمی توانند نیکوییها را در این جامعه امتحان کنند چگونه میخواهند نکوییها را در مفهومی عظیم و سترگ به نام "رب" امتحان کنند؟! گمان می کنم خودشان را گول می زنند فقط خارپشت .
من بر این باورم.

سیمین دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:58

الهی...
ای جان
اگه بدونی تو زندگی من چه ماجراهایی اتفاق افتاده
فقط همینو بدون که لیاقتت رو نداشته

خیلی خودخواهانه است که بگیم کسی لیاقت منو نداشت. شاید ...

طلوع دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 16:07 http://mysteryblue.pershianblog.ir

متاسفانه این حقیقت جاریه زندگی ماست.

موافقم

سین.میم سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:52 http://sarehmoosavi.blogfa.com

دقیقا ...
و من دیروز با این اندیشه دوئلی داشتم ...

زهرا سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:06 http://hamsarekhob.wordpress.com

انسان فی الذات از ازل خداشناسی فطری را در جوامع بشری بازیافت. این غایت بزرگ در نوع بشر و به کمک جامعه شکل گرفت تا به فرم صحیح امروزی رسید. این دو منفک از هم نیستن. ولی امروزه شاید این راه خط سیر متفاوتی رو طی کرده. انسان مدنی بالطبع می باشد. و فطرت خداشناسی هم در کنار آن قرار می گیرد. که این امر بدیهی و روشن است.
ولی متاسفانه زندگی کنونی ما همه ظاهری شده و کمتر کسی برای رضای خدا و دل خودش کاری نیکو برای دیگران انجام می ده . افسوس که این واقعیت زندگی ماست و ما داریم با اون کنار میام و زندگی می کنیم.

میشه این کلمه فطری و مدنی بالطبع رو برای من توضیح بدی

sarang سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:34 http://sarang2010.wordpress.com

درود
آرش خان جامعه بشری زمانی ارزش پیدا میکند که از آن جاندار انسانی ساخته شود تا از خود گذشتگی را آموخته باشد . وحال از خود گذشتگی یا بهتر بگویم سلحشوری برای کدام هدف که اگر خدا یا اسلام باشد نفی انسانیت و مسئولیت اجتماعی است و شانه خالی کردن ملت از مسئولیت و جان فشانی برای میهن و ملت که این بلا بر سرمان آمده یک نگاه به وصیتنامه های شهیدان دفاع مقدس بیاندازید که قوانین حکومت بر پایه آن استوار است که وصیت میشویم به دینداری و داشتن آقا بالا سری و ... که وای بر احوالمان .
با آرزوی موفقیت

مثل پرومته فکر می کنی.

زهرا چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 http://hamsarekhob.wordpress.com

یعنی این که انسان ذاتا خدا پرسته. و دوست داره که یه قدرتی رو بزرگتر از خودش پرستش کنه و همیشه دنبال یه نیرویی بزرگ بوده . برای همینه همیشه دوست داشته که کسی رو بپرسته برای همین فطری خدا پرست بوده و هست .می تونه هر خدایی باشه . خدایی که قابل دیدن نباشه و یا یه سمبلی را به جای خدا بپرسته و یا اینکه شخصی رو به عنوان خدا بپرسته . همه انسانها خدایی درون خودشون دارن برای پرستش!
و انسان مدنی الطبع هست یعنی انسان ذاتا اجتماعی ست و بودن بین انسانها و مردم و جامعه رو دوست داره وقتی که وارد جامعه می شه و خدای درونش رو می پرسته سعی می کنه با نیرو گرفتن از خدا با مردم ارتباط برقرار کنه و این باعث روابط می شه و در این روابط گاهی نیکی صورت می گیره گاهی بدی. ولی مهم اینه که کدوم یک برای به خاطر خودشون و خداشون نیکی می کنن و کدام یک برای ظاهر نیکی می کنن!
از اونجایی که جامعه کنونی ما اکثریت فقط برای ظواهر به دیگران نیکی می کنن و خداشو ن را در انجام کارها به فراموشی می سپارن . می شه اینی که داریم تو جامعه می بینیم!!!!

تو از کجا میدونی "ذاتا" خداپرسته ؟

از تو می پرسم : چرا خدا رو می پرستی؟ جواب میدی که چون انسان ذاتا خداپرسته. میگم چرا ذاتا خداپرسته ؟ میگی چون همیشه دوست داشته کسی رو بپرسته.

طرحی نو در انداز

زهرا چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 http://hamsarekhob.wordpress.com

امیدوارم که تونسته باشم منظورم را برسونم!

زهرا چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 13:00 http://hamsarekhob.wordpress.com

خب مردم همه ذاتا خدا پرستن دیگه این ذاتیه دست منو تو هم نیست آرش کمانگیر عزیز
طرح نو نیاز به انسانهایی در کره دیگه داره که کمی با ما انسانها فرق داشته باشن!!!!!

sarang چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 20:02 http://sarang2010.wordpress.com

درود
اگر پرومته را اولین اومانیسم بدانید نه!
من اومانیسم نیستم و دوست ندارم خود را معرفی کنم بعدن بیشتر با هم آشنا میشویم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد