پشت سرمن قدم برندار، چون ممکن است راه رو خوبی نباشم،
قبل ازمن نیز قدم برندار، ممکن است من پیرو خوبی نباشم ،
همراه من قدم بردار و دوست خوبی برای من باش.
ادامه...
در شگفتم از مردمانی که می خواهند خود را وقف و فدای غایتی بزرگتر از "انسان" به نام رب کنند ولی مفاهیم بزرگتر و عالیتری چون "جامعه بشری" را که می تواند میدانی برای آزمایش همه احساسات نیکو باشد نمی بینند و هماره به جدال و ستیز مشغولند....
دلسرد می شوند اینگونه. شاید... دلشان می خواهند به جایی چنگ بزنند. در تقلا برای چیزی باشند که همیشه می دانند جواب تمام آن احساس های نیکویشان بدی نیست. که اگر جوابی هم نشوند دست کم تلخی و بدی هم نمی بینینند. این زیاد هم علامت سوال نیست. شاید... برای مقدس ترین بودن فکرشان بهتر از بودن برای یک مشت مثل خودشان است. و این شایدها هم زیاد می تواند باشد کمانگیر...!جامعه بشری، جامعه خیلی خوبی هم نیست که آدم بخواهد تمام نیکویی های وجودش را آنجا امتحان کند. و این نه یک تصدیق و تائید است نه تکذیب و مخالفت... سلام راستی...!
سلام . آدمهای بی عرضه ای که دوست دارند ناتوانی و ترس خود را با چنگ زدن به جایی پنهان کنند. یه مشت مثل خودشان؟! مگر همگی ذرات آفرینش نیستیم و مگر مجموع همه ما نیست که کائنات و خدا را میسازد ؟ جامعه بشری اولین مفهوم بزرگتر از مفهوم انسان و مفهومی واقعی(!) است . کسانی که نمی توانند نیکوییها را در این جامعه امتحان کنند چگونه میخواهند نکوییها را در مفهومی عظیم و سترگ به نام "رب" امتحان کنند؟! گمان می کنم خودشان را گول می زنند فقط خارپشت . من بر این باورم.
انسان فی الذات از ازل خداشناسی فطری را در جوامع بشری بازیافت. این غایت بزرگ در نوع بشر و به کمک جامعه شکل گرفت تا به فرم صحیح امروزی رسید. این دو منفک از هم نیستن. ولی امروزه شاید این راه خط سیر متفاوتی رو طی کرده. انسان مدنی بالطبع می باشد. و فطرت خداشناسی هم در کنار آن قرار می گیرد. که این امر بدیهی و روشن است. ولی متاسفانه زندگی کنونی ما همه ظاهری شده و کمتر کسی برای رضای خدا و دل خودش کاری نیکو برای دیگران انجام می ده . افسوس که این واقعیت زندگی ماست و ما داریم با اون کنار میام و زندگی می کنیم.
میشه این کلمه فطری و مدنی بالطبع رو برای من توضیح بدی
درود آرش خان جامعه بشری زمانی ارزش پیدا میکند که از آن جاندار انسانی ساخته شود تا از خود گذشتگی را آموخته باشد . وحال از خود گذشتگی یا بهتر بگویم سلحشوری برای کدام هدف که اگر خدا یا اسلام باشد نفی انسانیت و مسئولیت اجتماعی است و شانه خالی کردن ملت از مسئولیت و جان فشانی برای میهن و ملت که این بلا بر سرمان آمده یک نگاه به وصیتنامه های شهیدان دفاع مقدس بیاندازید که قوانین حکومت بر پایه آن استوار است که وصیت میشویم به دینداری و داشتن آقا بالا سری و ... که وای بر احوالمان . با آرزوی موفقیت
یعنی این که انسان ذاتا خدا پرسته. و دوست داره که یه قدرتی رو بزرگتر از خودش پرستش کنه و همیشه دنبال یه نیرویی بزرگ بوده . برای همینه همیشه دوست داشته که کسی رو بپرسته برای همین فطری خدا پرست بوده و هست .می تونه هر خدایی باشه . خدایی که قابل دیدن نباشه و یا یه سمبلی را به جای خدا بپرسته و یا اینکه شخصی رو به عنوان خدا بپرسته . همه انسانها خدایی درون خودشون دارن برای پرستش! و انسان مدنی الطبع هست یعنی انسان ذاتا اجتماعی ست و بودن بین انسانها و مردم و جامعه رو دوست داره وقتی که وارد جامعه می شه و خدای درونش رو می پرسته سعی می کنه با نیرو گرفتن از خدا با مردم ارتباط برقرار کنه و این باعث روابط می شه و در این روابط گاهی نیکی صورت می گیره گاهی بدی. ولی مهم اینه که کدوم یک برای به خاطر خودشون و خداشون نیکی می کنن و کدام یک برای ظاهر نیکی می کنن! از اونجایی که جامعه کنونی ما اکثریت فقط برای ظواهر به دیگران نیکی می کنن و خداشو ن را در انجام کارها به فراموشی می سپارن . می شه اینی که داریم تو جامعه می بینیم!!!!
تو از کجا میدونی "ذاتا" خداپرسته ؟
از تو می پرسم : چرا خدا رو می پرستی؟ جواب میدی که چون انسان ذاتا خداپرسته. میگم چرا ذاتا خداپرسته ؟ میگی چون همیشه دوست داشته کسی رو بپرسته.
خب مردم همه ذاتا خدا پرستن دیگه این ذاتیه دست منو تو هم نیست آرش کمانگیر عزیز طرح نو نیاز به انسانهایی در کره دیگه داره که کمی با ما انسانها فرق داشته باشن!!!!!
سلام
امیدوارم خوب باشی
این دلتنگیا واسه همه هست
منم خیلی وقتا اینطوری میشم
خوشحال میشم بتونم کاری برات انجام بدم
در پناه حق باشی
تو خیلی خوبی
غافل از اون که توی نهاد هر کدوم از افراد اون جامعه ی بشری خدایی هست لایق احترام.......
از نظر من هر کدوم از اون افراد بخشی از خدا هستند
هی هی هی!
این یعنی چه خنیاگر باد ؟
دلسرد می شوند اینگونه. شاید... دلشان می خواهند به جایی چنگ بزنند. در تقلا برای چیزی باشند که همیشه می دانند جواب تمام آن احساس های نیکویشان بدی نیست. که اگر جوابی هم نشوند دست کم تلخی و بدی هم نمی بینینند.
این زیاد هم علامت سوال نیست. شاید... برای مقدس ترین بودن فکرشان بهتر از بودن برای یک مشت مثل خودشان است. و این شایدها هم زیاد می تواند باشد کمانگیر...!جامعه بشری، جامعه خیلی خوبی هم نیست که آدم بخواهد تمام نیکویی های وجودش را آنجا امتحان کند. و این نه یک تصدیق و تائید است نه تکذیب و مخالفت...
سلام راستی...!
سلام . آدمهای بی عرضه ای که دوست دارند ناتوانی و ترس خود را با چنگ زدن به جایی پنهان کنند. یه مشت مثل خودشان؟! مگر همگی ذرات آفرینش نیستیم و مگر مجموع همه ما نیست که کائنات و خدا را میسازد ؟ جامعه بشری اولین مفهوم بزرگتر از مفهوم انسان و مفهومی واقعی(!) است . کسانی که نمی توانند نیکوییها را در این جامعه امتحان کنند چگونه میخواهند نکوییها را در مفهومی عظیم و سترگ به نام "رب" امتحان کنند؟! گمان می کنم خودشان را گول می زنند فقط خارپشت .
من بر این باورم.
الهی...
ای جان
اگه بدونی تو زندگی من چه ماجراهایی اتفاق افتاده
فقط همینو بدون که لیاقتت رو نداشته
خیلی خودخواهانه است که بگیم کسی لیاقت منو نداشت. شاید ...
متاسفانه این حقیقت جاریه زندگی ماست.
موافقم
دقیقا ...
و من دیروز با این اندیشه دوئلی داشتم ...
انسان فی الذات از ازل خداشناسی فطری را در جوامع بشری بازیافت. این غایت بزرگ در نوع بشر و به کمک جامعه شکل گرفت تا به فرم صحیح امروزی رسید. این دو منفک از هم نیستن. ولی امروزه شاید این راه خط سیر متفاوتی رو طی کرده. انسان مدنی بالطبع می باشد. و فطرت خداشناسی هم در کنار آن قرار می گیرد. که این امر بدیهی و روشن است.
ولی متاسفانه زندگی کنونی ما همه ظاهری شده و کمتر کسی برای رضای خدا و دل خودش کاری نیکو برای دیگران انجام می ده . افسوس که این واقعیت زندگی ماست و ما داریم با اون کنار میام و زندگی می کنیم.
میشه این کلمه فطری و مدنی بالطبع رو برای من توضیح بدی
درود
آرش خان جامعه بشری زمانی ارزش پیدا میکند که از آن جاندار انسانی ساخته شود تا از خود گذشتگی را آموخته باشد . وحال از خود گذشتگی یا بهتر بگویم سلحشوری برای کدام هدف که اگر خدا یا اسلام باشد نفی انسانیت و مسئولیت اجتماعی است و شانه خالی کردن ملت از مسئولیت و جان فشانی برای میهن و ملت که این بلا بر سرمان آمده یک نگاه به وصیتنامه های شهیدان دفاع مقدس بیاندازید که قوانین حکومت بر پایه آن استوار است که وصیت میشویم به دینداری و داشتن آقا بالا سری و ... که وای بر احوالمان .
با آرزوی موفقیت
مثل پرومته فکر می کنی.
یعنی این که انسان ذاتا خدا پرسته. و دوست داره که یه قدرتی رو بزرگتر از خودش پرستش کنه و همیشه دنبال یه نیرویی بزرگ بوده . برای همینه همیشه دوست داشته که کسی رو بپرسته برای همین فطری خدا پرست بوده و هست .می تونه هر خدایی باشه . خدایی که قابل دیدن نباشه و یا یه سمبلی را به جای خدا بپرسته و یا اینکه شخصی رو به عنوان خدا بپرسته . همه انسانها خدایی درون خودشون دارن برای پرستش!
و انسان مدنی الطبع هست یعنی انسان ذاتا اجتماعی ست و بودن بین انسانها و مردم و جامعه رو دوست داره وقتی که وارد جامعه می شه و خدای درونش رو می پرسته سعی می کنه با نیرو گرفتن از خدا با مردم ارتباط برقرار کنه و این باعث روابط می شه و در این روابط گاهی نیکی صورت می گیره گاهی بدی. ولی مهم اینه که کدوم یک برای به خاطر خودشون و خداشون نیکی می کنن و کدام یک برای ظاهر نیکی می کنن!
از اونجایی که جامعه کنونی ما اکثریت فقط برای ظواهر به دیگران نیکی می کنن و خداشو ن را در انجام کارها به فراموشی می سپارن . می شه اینی که داریم تو جامعه می بینیم!!!!
تو از کجا میدونی "ذاتا" خداپرسته ؟
از تو می پرسم : چرا خدا رو می پرستی؟ جواب میدی که چون انسان ذاتا خداپرسته. میگم چرا ذاتا خداپرسته ؟ میگی چون همیشه دوست داشته کسی رو بپرسته.
طرحی نو در انداز
امیدوارم که تونسته باشم منظورم را برسونم!
خب مردم همه ذاتا خدا پرستن دیگه این ذاتیه دست منو تو هم نیست آرش کمانگیر عزیز
طرح نو نیاز به انسانهایی در کره دیگه داره که کمی با ما انسانها فرق داشته باشن!!!!!
درود
اگر پرومته را اولین اومانیسم بدانید نه!
من اومانیسم نیستم و دوست ندارم خود را معرفی کنم بعدن بیشتر با هم آشنا میشویم.